خلق و خوی هنری
بسیاری از نیروها در ایجاد آن ویژگی هایی که سنت های مختلف اجرا و مجریان فردی را متمایز می کند، تعامل دارند. شخصیت و خلق و خوی اساساً بر نحوه کار یک مجری تأثیر می گذارد، همانطور که محیط فرهنگی نیز تأثیر می گذارد.
نوازندگانی هستند که از موسیقی به عنوان وسیله ای برای نمایش استفاده می کنند و برخی دیگر که اجرا برای آنها تنها وسیله ای برای روشن کردن موسیقی است. همچنین اجرای موسیقایی musical لزوماً به معنای اجرای عمومی نیست.
برای برخی افراد اجرای موسیقی musical اساساً خصوصی است و نیازی به تأیید در قالب تأیید مخاطب ندارد.
لذت موسیقایی musical چنین افرادی صرفاً به اجرای برنامه، چه به تنهایی و چه در کنار دیگر نوازندگان بستگی دارد. بسیاری از موسیقی های مجلسی تحت این محیط های خصوصی پخش می شود.
موسیقی های زیادی برای چنین موقعیت هایی نوشته شده است. قبلاً این قلمرو اصلی آماتورهای موسیقی musical amateurs بود، یک عاشق موسیقی ماهر اما غیرحرفهای که رتبههایش همیشه در حال کاهش است.
نوع موقعیت اجرای موسیقی musical performance در نقطه مقابل طیف، برای جلب توجه و محبت مخاطب است.
نیاز به تایید مخاطب منجر به نوآوری ها و همچنین برخی انحطاط در تأثیر آن بر صحنه موسیقی musical platform شده است:
نوآوری معمولا در زمانی است که اجرا کننده به کشف ابزارهای تخیلی و تازه برای جلب تحسین عمومی هدایت شود.
انحطاط در زمانی است که وسایل جذب مخاطب ارزان و بدون محتوی فراهم شود، زمانی که مجری ممکن است مخاطب را از کار شایسته تر منحرف کند و ذائقه اش را پایین بیاورد.
شهود و عقل در خلق و خوی یک نوازنده موسیقی برجسته است. شهود توانایی انجام کار «درست» موسیقیایی بدون آموزش یا توجه ویژه به گزینههای جایگزین است.
عقل وسیله ای است که به موجب آن نوازندگان دامنه غرایز خود را از طریق جستجوی اطلاعات جدید، تأمل و تجزیه و تحلیل مواد موسیقایی musical در دست گسترش می دهند، هر عنصر دیگری را آگاه و تکمیل می کند.
بسیاری از نوازندگان در حل مشکلات اجرا به شدت به شهود وابسته هستند.
راه حل های آنها اغلب تخیلی و تازه و اجرای آنها هیجان انگیز است. دیگران مسیری روشمند را دنبال می کنند و جزئیات موسیقی مرتبط را به دقت بررسی می کنند.
آنها موسیقیهایی را که اجرا میکنند، به طور کامل تجزیه و تحلیل میکنند، فکسمیلهای دستنوشتهها و نسخههای چاپی مختلف را با هم مقایسه میکنند، و تلاش میکنند تا روابط موسیقایی musical contacts جدید، راههای جدید ترسیم این روابط را در اجرا کشف کنند، و به طور خلاصه، ایدههای جدیدی در مورد اینکه چگونه موسیقی را میتوان به بهترین نحو اجرا کرد.
چگونه باید هنر، شعر، بیوگرافی، تاریخ فرهنگی زیبایی خود را ارایه کند و هر گونه مطالب مربوط به دوره قطعه موسیقی مورد مطالعه برای اجرا ممکن است منابع بینش موسیقایی برای اجراکننده باشد.
ویژگی های ملی
در دوره های مختلف تاریخ، خاستگاه ملی به عنوان یک ویژگی مهم در اجرای موسیقی musical در نظر گرفته شده است.
این تا حدی نتیجه برخی تاکیدات و ویژگی های ثابت در موسیقی است که توسط آهنگسازان ملیت های مختلف نوشته شده است.
شایان ذکر است که علاقه ایتالیایی ها به صدا تکامل یافته است bel canto، یک کیفیت خاص برگرفته از موسیقی آوازی، که به موسیقی آنها برای سازها (به ویژه سازهای زهی) و به بافت کلی موسیقی ایتالیایی که همیشه ملودی می بخشد منتقل شده است.
برجستگی خاص
انگلیسی ها سنت اجرای موسیقی musical performance بسیار پیشرفته و پیچیده ای داشته اند.
بداهه آماتوری در تاریخ اولیه خود نقش مهمی داشت. در حالی که این احتمالاً به سمت یک فضای موسیقی محافظه کارانه گرایش داشته است، همچنین استاندارد بالایی برای اجرا ایجاد کرده است.
فرانسوی ها در هنرهای نمایشی خود احساس قوی هویت ملی را حفظ کرده اند. در موسیقی دغدغههای آنها برای طراحی منظم، بیان ظریف، سادگی، طبیعی بودن و زیبایی صدا به قرنها برمیگردد.
ملاحظات دقیق فلسفی و ساختاری نقش مهمی در توسعه ویژگی های ملی گرایانه در سنت آلمانی اجرای موسیقی ایفا کرده است.
سنت های غنی فولکلور اسپانیا، مجارستان و روسیه بر ریتم، ملودی و صداگذاری در سنت های اجرای موسیقی غربی تأثیر گذاشته است.
مکاتب روسی تکنیک زهی و پیانو منابع اجرایی این سازها را در 100 سال گذشته بسیار ارتقا داده اند. ایالات متحده، جوانتر و ناهمگونتر، تاریخ موسیقی کوتاهتری دارد، اما تعداد زیادی ارکستر سمفونیک و هنرمندان انفرادی بزرگ، که به دلیل اجرای دقیق، تطبیق پذیری، و گستردگی رپرتوار مورد تقاضا هستند.
تحولات سبک تاریخی
در دوران باستان سومری ها، مصری ها، یونانی ها و رومی ها اولین تئوری های زیبایی شناسی و سیستم های موسیقی مرتبط با موسیقی دنیای مدرن غرب را تکامل دادند.
متأسفانه، تعداد کمی از نمونههای موسیقی واقعی به دلیل شیوههای نتنویسی اولیه و فرسایش تدریجی سنتهای شفاهی باقی ماندهاند. آنچه شناخته شده است از نوشته های آن دوره و شمایل نگاری – به تصویر کشیدن نوازندگان، سازها و رویدادهای موسیقی در مجسمه سازی و در نقاشی های دیواری و گلدانی – مشتق شده است.
در قرون وسطی سنت های اجرای موسیقی توسط کلیسا و در موسیقی که توسط خنیاگران سرگردان خوانده و نواخته می شد، زنده نگه داشته می شد.
در رنسانس، پلیفونی (ترکیب چندین بخش صوتی همزمان) و پیشآگهیهای اولیه تونالیته مدرن (سازماندهی موسیقی حول یک لحن کانونی) توسعه یافت. جریان آرام کنترپوان آیینی رنسانس (چند صدایی) و ریتم های تند موسیقی رقص سکولار رنسانس حتی تا قرن بیست و یکم به عنوان الگوهای سلیقه و تکنیک موسیقی باقی ماندند.
این نوازنده به عنوان یک شخصیت اصلی در کانون توجه و هدف موسیقی در دوره باروک ظاهر شد. افزایش نقش یک هنرمند مجری و اختراع حرکات نمایشی به طور فزاینده ای برای نشان دادن مهارت اجراکنندگان
مشکلات همراه با ظرافت مداوم در ساخت آلات موسیقی. تقلیل مواد موسیقی به دو حالت (مقیاس و الگوهای ملودی) در این مورد مقیاس ماژور و مینور و تلاش اولیه برای آهنگسازی با فرم های بزرگ موسیقی (اپرا، اوراتوریو، سونات و کنسرتو) در این دوره صورت گرفت.
قابل توجه است که در دوران باروک، سیستم خلق و خوی برابر برای کوک کردن سیم یا لوله سازهای کیبورد تکامل یافت – پیشرفتی که تأثیر عمیقی بر ماهیت زبان موسیقی داشته است.
در دوره روکوکو یا کلاسیک پس از آن، بافت ضد پوزی استادانه موسیقی باروک جای خود را به موسیقی با تمایز پویایی ظریف، که اغلب بر اساس مواد عامیانه ساده (ریتمها و ملودیها) بود، داد. روابط بین مواد تونال و فرم های موسیقی بزرگ به بالاترین حالت خود در سونات و اپرا رسید.
عصر رمانتیک دوره پالایش و تشدید اصول روکوکو با مضامین سنگین ادبی بود. این سن واقعی هنرپیشه ستاره بود.
یعنی عصری که در آن نقش، شخص و اثر هنرپیشه بیش از همه درامات و جذابیت داشت. ارکستر سمفونیک در این دوره به حداکثر پیشرفت خود دست یافت.
اپرای ایتالیایی تحت رهبری جوزپه وردی اصیل ترین بیان خود را یافت و اپرای آلمانی با ریچارد واگنر به Gesamtkunstwerk (“اثر هنری کامل”) گسترش یافت.
تاریخ موسیقی مدرن از دورانی شروع شده است که تقریباً در حوالی جنگ جهانی اول آغاز شده است. رهبر ارکستر و نوازنده مجلل بر دستگاه موسیقی تسلط دارند.
در مقابل، طیف گستردهای از تکنیکها و سبکهای اجرا توسط ترکیبهای کوچک – جاز، راک، بداهه نوازی، تجربی، الکترونیکی زنده و چند رسانهای – که از اواسط قرن بیستم به وجود آمدهاند، به کار گرفته شدهاند.
توسعه اجرای موسیقی غربی
دوران باستان
تمدن های دوران باستان نقشی را که در فرهنگ های قبلی به موسیقی اختصاص داده شده بود گسترش دادند.
سومری ها پایه های سنت موسیقی عبادی را پایه گذاری کردند. برخی از دعاهایی که خوانده اند باقی مانده است.
از مصنوعات مختلف این تمدن چیزهایی در مورد آلات موسیقی سومری و برخی از موقعیت هایی که در آن موسیقی نواخته می شد شناخته شده است.
سازهایی مانند لیر، چنگ، سیسترا، پیپ، تنبر و طبل های مختلف نقش مهمی داشتند.
سازهای خاصی به عنوان همراه با انواع خاصی از شعر مذهبی شناخته شدند و در واقع به نظر می رسد که توسعه گونه های مختلف شعری به طور قابل توجهی تحت تأثیر ماهیت این سازها بوده است.
در حالی که هدف اصلی آن مذهبی بود، موسیقی نیز نقشی سکولار در فرهنگ سومری داشت و در دستههای راهپیمایی، ضیافتها و در طول رویدادهای ورزشی نواخته میشد.
موسیقی به عنوان یک حرفه اولین بار در فرهنگ سومری توسعه یافت. زن و مرد هر دو به عنوان خواننده و نوازنده ساز شرکت می کردند و مناصب کشیشی را با وظایف و درجات اقتدار مشخص داشتند.
فرهنگ موسیقی مصر باستان، که ظاهراً از منابع مشابه سومر سرچشمه میگیرد، از بسیاری جهات به فرهنگ قبلی شباهت دارد: رابطه نزدیک بین موسیقی و مذهب، وجود یک حرفه موسیقی، برخی فعالیتهای سکولار موسیقی، و آلات موسیقی مشابه.
یکی از علاقهمندیهای خاص در موسیقی مصر، توسعه chironomy است، استفاده از سیگنالهای دستی برای نشان دادن آنچه که باید به نوازندگان سازها نشان دهد.
خواننده به این ترتیب نوازندگان ساز را از طریق ملودی هایی که خواننده به ظاهر بیشتر از نوازندگان با آن آشنا بود راهنمایی می کرد.
در این فرهنگهای باستانی هیچ سیستم نتنویسی یا نظریه مدون تمرین موسیقی وجود نداشت.
سنتهای مختلف موسیقی در فرآیند تجارت، مهاجرت، فتوحات نظامی و ازدواجهای درونی رد و بدل شد تا مجموعهای از شیوههای مشترک که اساس موسیقی غربی است، شکل بگیرد.
از میان تمدن های اولیه، یونان فرهنگ موسیقی را که بیشترین اهمیت را برای توسعه موسیقی غربی داشت، ارائه کرد. سیستم مقیاس ها و حالت ها و همچنین بخش بزرگی از فلسفه عمومی در مورد ماهیت و تأثیر صداهای موسیقی از یونانیان به ارث رسیده است.
همچنین این یونانی ها بودند که تئوری اثوس را توسعه دادند که ویژگی پاسخ روانی و عاطفی به محرک های مختلف موسیقی را مشخص می کند. یونانیان با تکیه بر مذاهب باستانی و وسایل جادویی موسیقی، حالات ذهنی و عاطفی خاصی را برای تنظیمهای زیر و بم و ترکیبهای ساز مشخص میکردند.
موسیقی آغشته به این نیروی محرک در مرکز نظم اجتماعی قرار داشت.
https://www.britannica.com/art/music
بهترین آموزشگاه موسیقی ( Music Institute ) در غرب تهران 1403 (West Tehran )