بازیِ “تحریم (Sanction) مردگان” در دنیای موسیقی کلاسیک: آیا هنر پس از مرگ هم سیاست می‌شناسد؟ 20 اکتبر 2025

Sanction

در دنیای پرهیاهوی سیاست و هنر، گاهی خبرهایی منتشر می‌شوند که نه تنها مرزهای مرسوم را جابجا می‌کنند، بلکه تعریف ما از «هنرمند زنده» و «تأثیر پس از مرگ» را به چالش می‌کشند. خبر اخیرِ وب‌سایت تحلیلی «Slipped Disc» به نقل از «نورمن لبرشت» (یکی از برجسته‌ترین و البته جنجالی‌ترین نویسندگان موسیقی کلاسیک)، اعلام کرد: «یک آهنگساز درگذشته به کمپین تحریم (Sanction) اسرائیل می‌پیوندد.» این جمله به خودی خود شبیه به یک کمدی سیاه یا تیتر یک روزنامه فکاهی است، اما در بطن خود، جدالی عمیق را بر سر ماهیت مالکیت هنری، مسئولیت اخلاقیِ وارثان و نفوذ سیاست در میراث فرهنگی آشکار می‌کند.

تئوری‌های تحریم (Sanction): چه کسی تصمیم می‌گیرد؟

اولین سوالی که با شنیدن این خبر مطرح می‌شود این است: چطور یک هنرمند که سال‌ها یا دهه‌ها از مرگش می‌گذرد، می‌تواند تصمیم به «تحریم/Sanction» یک نهاد سیاسی-فرهنگی بگیرد؟ پاسخ در مفهوم «حقوق نشر»، «مالکیت فکری» و «وارثان قانونی» نهفته است. در واقع، این تصمیم توسط خود آهنگساز اتخاذ نشده، بلکه توسط کسانی گرفته شده که پس از او مسئولیت حفظ و مدیریت میراثش را بر عهده دارند: بنیادهای هنری، ناشران آثار، یا اعضای خانواده.

در این سناریوی خاص، فرض بر این است که وارثان، به دلایل شخصی، سیاسی یا اخلاقی، تصمیم گرفته‌اند که آثار این آهنگساز خاص، نباید در سرزمین‌های تحت حاکمیت اسرائیل (یا توسط نهادهایی که با آن کشور همکاری دارند) اجرا یا منتشر شوند. این عمل، در واقع، نوعی اعمال قدرت بر روی میراث هنری است. آیا این اعمال Sanction مشروع است؟

از یک سو، وارثان مالک قانونی میراث هستند و حق دارند تعیین کنند که چگونه و کجا از این آثار استفاده شود. از سوی دیگر، هنرمندان بزرگ اغلب ادعا می‌کنند که آثارشان متعلق به بشریت است و محدود کردن آن‌ها به جغرافیای خاص یا ایدئولوژی‌های سیاسی، خیانت به جوهر جهانی هنر است. این تناقض، قلب درگیری‌های حقوقی و اخلاقی در زمینه حقوق نشر موسیقی کلاسیک است.

آیا تحریم (Sanction) به هنر آسیب می‌زند؟

بسیاری از منتقدان، به‌ویژه در محافل هنری، استدلال می‌کنند که «تحریم فرهنگی» یا Cultural Sanction نهایتاً به ضرر خود فرهنگ تمام می‌شود. موسیقی، به‌خصوص موسیقی کلاسیک، یک زبان مشترک فراتر از مرزهاست. هنگامی که دسترسی مخاطبان یک کشور به آثار یک هنرمند مسدود می‌شود، این عمل فقط سیاستمداران را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، بلکه نوازندگان، مدرسان و به‌ویژه دانشجویان موسیقی را از یک منبع مهم فرهنگی محروم می‌کند.

در آموزشگاه موسیقی آونگ ما همیشه تلاش کرده‌ایم تا به دانشجویان بیاموزیم که موسیقی جهانی است. هدف ما این است که هر هنرجو، فارغ از هر محدودیتی، به منابع اصلی، نت‌ها و تحلیل‌های دست اول دسترسی داشته باشد. این رویکرد تحلیلی، که مرزهای سیاسی را نادیده می‌گیرد و بر کیفیت و عمق کار تمرکز می‌کند، یکی از اصول بنیادین ماست. در آونگ، ما به پرورش هنرمندانی اعتقاد داریم که نه فقط یک نوازنده خوب، بلکه یک اندیشمند آگاه باشند.

میراث آهنگساز در مقابل تصمیم وارث

لبرشت این خبر را در فضایی کنایه‌آمیز منتشر کرده، چرا که درگیری‌های سیاسی در دنیای موسیقی کلاسیک موضوع جدیدی نیستند. از ماجرای واگنر و ضد یهودیت او تا جنجال‌های اخیر بر سر اجراهای هنرمندان روسی، پیوند سیاست و پدیده موسیقی همیشه ناگسستنی بوده است.

با این حال، زمانی که پای یک “آهنگساز درگذشته” به میان می‌آید و تصمیم به تحریم/Sanction گرفته می‌شود، ابعاد اخلاقی ماجرا پیچیده‌تر می‌شود. آیا وارثان مجازند تصمیماتی را که آهنگساز در زمان حیات خود نگرفته، پس از مرگش به نام او اعمال کنند؟ اگر این آهنگساز خودش با آن تحریم موافق نبود، چه؟ اینجاست که شخصیت و نیّت آهنگساز زیر سوال می‌رود و ناگهان، یک میراث هنری تبدیل به یک ابزار سیاسی می‌شود.

این رویداد، یادآور این نکته است که هنر در خلاء زندگی نمی‌کند. هر سمفونی، هر سونات و هر قطعه‌ای که نواخته می‌شود، از صافی فرهنگ، سیاست و اقتصاد عبور می‌کند. امروز، «آهنگساز مرده» می‌تواند نمادی از یک اعتراض باشد؛ فردا، ممکن است نماد یک آشتی یا یک فراموشی.

نتیجه‌گیری: مسئولیت ما در برابر میراث

در نهایت، خبر تحریم (Sanction) یک آهنگساز درگذشته توسط وارثانش، بیش از هر چیز، بازتابی از درگیری‌های بی‌پایان جهان ماست. این خبر ما را وادار می‌کند تا بپرسیم: میراث هنری واقعاً به چه کسی تعلق دارد؟ آیا باید آثار هنرمندان را فارغ از دیدگاه‌های سیاسی‌شان قضاوت کرد؟ آیا یک ممنوعیت، می‌تواند موسیقی را در درازمدت متوقف کند؟

پاسخ اینجاست: موسیقی قوی‌تر از سیاست است. در طول تاریخ، رژیم‌ها و ایدئولوژی‌های زیادی آمده و رفته‌اند، اما نت‌های بتهوون، باخ و شوپن همچنان طنین‌اندازند. با این حال، وظیفه ما در این میان، به‌عنوان هنرجو، مدرس یا صرفاً یک شنونده، این است که با چشمانی باز و ذهنی تحلیلی به این جریانات نگاه کنیم.

برای کسانی که می‌خواهند علاوه بر نوازندگی، این جنبه‌های عمیق و جهانی موسیقی را نیز درک کنند، آموزشگاه موسیقی آونگ با برنامه‌های درسی جامع و مدرسینی که خود اهل اندیشه‌اند، مسیری مطمئن را فراهم می‌کند. هدف ما تربیت هنرمندانی است که هم ساز را به زیبایی می‌نوازند و هم جهان پشت هر نت را می‌فهمند. برای ورود به دنیای غنی و بی‌مرز موسیقی کلاسیک، همین امروز با ما تماس بگیرید.

آونگ 

Sanction

بهترین آموزشگاه موسیقی در غرب تهران 1404 (West Tehran )( Music Institute )

Upload/Select an audio or use external audio url to work this widget.

تگ پست :

اشتراک گذاری :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *