یک گروه کر چیست، گروه کر حشرات insects چیست و چرا ممکن است به چگونگی و چرایی ایجاد تولیدات ارکسترال توسط حشرات insects آوازخوان علاقهمند باشیم؟ برای شروع، گروه کر به زمانبندی مربوط میشود. در یک گروه کر، خوانندگان اشعار خود را به روشی غیر تصادفی با یکدیگر هماهنگ میکنند.
هنگامی که حشرات insects آوازخوان یک گروه کر تشکیل میدهند، این هماهنگی ممکن است فقط یک گروهبندی خام از آهنگ در یک زمان معین از روز یا شب باشد؛ به عنوان مثال یک گروه کر ظهر یا عصر. اما در مورد گونههای حشراتی که واحدهای آهنگ گسسته – صداها، جیرجیر، وزوز و غیره – را به صورت ریتمیک تکرار میکنند، گروه کر ممکن است بسیار دقیقتر باشد.
در اینجا، خوانندگان همسایه ممکن است دوره و فاز ریتمهای خود را طوری تنظیم کنند که واحدهای آهنگ آنها با یکدیگر هماهنگ یا متناوب باشند. این گروه کرهای با دقت بالا، به ویژه آنهایی که شامل هماهنگی جمعی هستند، توجه زیادی را به خود جلب میکنند. پدیدههای مشابهی در حشراتی insects رخ میدهد که نمایشهای بصری ایجاد میکنند، به ویژه کرمهای شبتاب، و اینها نیز ما را مجذوب خود میکنند. شاید شیفتگی ما ناشی از درک ذاتی از الگو در فضا و زمان باشد.
همگامی حشرات insects مربوط به آهنگهای تبلیغاتی دوربردی است که نرها برای مادهها پخش میکنند. چه چیزی باعث میشود حشرات insects نر وقتی مادهها در محدوده شنوایی هستند، هماهنگ شوند؟ سه توضیح میتواند این همکاری بین نرها را توضیح دهد. اول، همگامی ممکن است وضوح ریتم یا واحدهای آوازی مجزا را در یک گروه محلی حفظ کند که مادههای مجاور قبل از حرکت به سمت هر نر باید آن را بشنوند.
در این شرایط، نری که هماهنگ نمیشود میتواند جذابیت همسایه خود را کاهش دهد، اما با انجام این کار، جذابیت خود را نیز به خطر میاندازد، عملی کینهتوزانه که انتظار نمیرود انتخاب طبیعی آن را ترجیح دهد. دوم، همگامی ممکن است یک مشکل شناختی برای شکارچیان و انگلهایی ایجاد کند که قبل از حمله به آهنگهای تبلیغاتی طعمه و میزبان خود گوش میدهند.
یعنی وقتی صدا از جهات بیشماری میرسد، تعیین دقیق هر منبع ممکن است دشوار باشد. سوم، همگامی، اوج شدت صدایی را که یک گروه محلی از نرها پخش میکند، به حداکثر میرساند و به گروهی که شعاع جذب طولانیتری نسبت به گروه قابل مقایسهای که زحمت هماهنگسازی را به خود نمیدهد، میدهد. اگرچه این توضیحات ظاهراً قانعکنندهای مبتنی بر ادراک حسی و بومشناسی هستند، اما شایان ذکر است که شواهد تأییدکنندهی کمی وجود دارد.
نرهای همسایه میتوانند با انجام تنظیمات مختلف زمانبندی صدا، به هماهنگی منظم دست یابند. یک مکانیسم ساده اما مؤثر که اخیراً در جیرجیرکهای جنگلی اروپایی یافت شده است، خودداری از شروع صدا برای یک فاصلهی ۶۰۰ تا ۹۰۰ میلیثانیهای پس از پایان صداهای همسایه است.
یک جایگزین برای الگوی سازگاری – که زیربنای گزارههای فوق است – این است که نمایشهای پیچیدهی همزمان ممکن است صرفاً به عنوان یک محصول جانبی تصادفی از تعاملات جفتی ساده بین نرهای همسایه ظاهر شوند.
نکتهی مهم این است که این تعاملات جفتی عموماً رقابتی هستند، نه مشارکتی. به عنوان مثال، شنوایی در گونههای جانوری صوتی اغلب مستلزم توجه به اولین صدا از دو (یا بیشتر) صدایی است که با یک فاصلهی زمانی کوتاه از هم جدا شدهاند و سپس نادیده گرفتن صدای دوم. «اثرات آوای پیشرو» ممکن است به عنوان مکانیسمهای عصبی که مکانیابی منبع صدا را بهبود میبخشند، سرچشمه بگیرند، اما وقتی در مادههایی که جفتهای بالقوه را ارزیابی میکنند، رخ میدهند، به عنوان ترجیحی برای اولین نر برای آواز خواندن بیان میشوند.
در نتیجه، نرها تحت فشار انتخاب شدید قرار میگیرند تا «بازیهای زمانبندی» با یکدیگر انجام دهند که تولید آواهای بعدی را محدود کرده و آواهای پیشرو را افزایش میدهد. یک بازی رایج، استفاده از «مکانیسم تأخیر فاز» است که ۱) مولد ریتم (سیستم عصبی مرکزی) را که آواهای فرد را تنظیم میکند، با شنیدن صدای همسایه به سطح پایه خود بازنشانی میکند، ۲) با قفل کردن مولد در آن سطح پایه تا پایان آهنگ همسایه، آن را مهار میکند، و سپس ۳) ریتم آوای طبیعی و آزاد را آزاد میکند.
شبیهسازیها نشان میدهد که وقتی نرهایی با آهنگهای مشابه این مکانیسم را به کار میگیرند، یک گروه کر ساختاریافته ظاهر میشود. اگر بازگشت از مهار تقریباً به ریتم طبیعی نزدیک باشد، گروه کر همزمان است، اما اگر بازگشت کمی سریعتر باشد، تناوب ایجاد میشود.
اما حتی در جایی که نزدیکترین همسایگان به طور متناوب آواز میخوانند، مقدار قابل توجهی از هماهنگی در گروه کر رخ میدهد: نرها معمولاً «توجه انتخابی» به نزدیکترین همسایه خود نشان میدهند، به این معنی که وقتی نرهای C و D هر کدام به طور متناوب با نر B قرار میگیرند، C و D همزمان آواز میخوانند. برخی از آزمایشهای اخیر تأیید میکنند که این نوع همخوانی ساختار یافته ممکن است در غیاب هرگونه ترجیح ماده برای هماهنگی یا تناوب به خودی خود رخ دهد؛ یعنی نرهایی که گروه کر را تولید میکنند از تولید کلی آنها سودی نمیبرند.
از آنجا که هماهنگیها ممکن است از همکاری یا رقابت ناشی شوند، مطالعه همخوانیهای حشرات insects میتواند بینشی در مورد نقش این نیروهای متضاد در شکلدهی رفتار ارائه دهد. آزمایشها با دو گونه جیرجیرک بوتهای که به طور نزدیک با هم مرتبط هستند، Sorapagus catalaunicus و Ephippiger diurnus، یافتههای شگفتانگیزی را به همراه داشته است. نرهای S. catalaunicus هماهنگی منظمی ایجاد میکنند و انتظار میرفت که دوباره
نشان دهندهی ضرورت حفظ صداهای مجزا برای جذب مادهها است. نرهای E. diurnus ترکیبی از تناوب و همزمانی تولید میکنند که انتظار میرود از رقابت ناشی شود تا میزان صداهای بعدی را که مادهها نادیده میگیرند، کاهش دهد. اما آزمایشها نشان داد که مادهها در هر دو گونه نیاز به شنیدن صداهای مجزا دارند که به وضوح توسط شکافهای خاموش از هم جدا شدهاند و مادهها در هر دو گونه نیز ترجیح قوی برای صداهای پیشرو دارند.
استنباط شد که طول صدا، که در S. catalaunicus طولانی و در E. diurnus کوتاه است، با انتخاب یک مکانیسم تخصصی که شکافهای خاموش را در . این یافتهها نشان میدهد که چگونه یک تفاوت کوچک در یک ویژگی بسیار اساسی میتواند باعث ایجاد آبشاری از رویدادهای تکاملی شود و در نهایت بر ظهور رفتار نسبتاً متفاوتی که تعاملات اجتماعی را در سطح گروههای حیوانی مشخص میکند، تأثیر بگذارد.
بنابراین پشه نر میآید، در حالی که آهنگی از الویس را زمزمه میکند، با یک گل رز در دهانش… شاید من کمی زیادهروی میکنم. آن صدای آزاردهنده پشه را میشناسید؟؟ دانشمندان سالهاست میدانند که این صدای عشق برای این حشرات insects کوچک است.
اما چیزی که آنها نمیدانستند، و به نوعی بسیار جذاب است، این است که نرها و مادهها بالهای خود را به روشی خاص به هم میزنند تا درست قبل از جفتگیری یک دوئت هارمونیک ایجاد کنند. به گفته ران هوی، استاد مشهور نوروبیولوژی و رفتار، آنها “وقتی در فاصله چند سانتیمتری از یکدیگر قرار دارند، از نظر صوتی با یکدیگر تعامل میکنند”.
هوی میافزاید: “فرکانسی که نرها و مادهها در آن همگرا میشوند، هارمونیک یا مضربی از فرکانسهای بال زدن آنهاست که تقریباً برای ماده ۴۰۰ هرتز [ارتعاش در ثانیه] و برای نر ۶۰۰ هرتز است.”
اگر این عاشقانه نیست، نمیدانم چیست.
فرکانسی که آنها هنگام جفتگیری با آن «آواز میخوانند» بسیار بالا است (۱.۲۰۰ هرتز)، حدود یک اکتاو بالاتر از A استاندارد که سازها با آن کوک میشوند. نکته جالبتر (به خصوص اگر کمی دانش موسیقی داشته باشید) این است که آنها جعبه سینهای خود را طوری تنظیم میکنند که فرکانسی تولید کند که با فرکانس هارمونیک سوم ماده همگرا شود، یعنی سه برابر فرکانس طبیعی او؛ و علیرغم هر چیزی که ممکن است فکر کنید، این در واقع مفید است.
لورن کیتور، نویسنده همکار و دانشجوی فارغالتحصیل دانشگاه کرنل که با هرینگتون کار میکند، گفت: «با مطالعه این سیگنالهای صدای پرواز، ممکن است بتوانیم مشخص کنیم که نرها و مادهها هنگام انتخاب جفت چه نوع اطلاعاتی را مهم میدانند. این به ما امکان میدهد نرهای تراریخته یا عقیمشده «جذاب» را آزاد کنیم که بتوانند با موفقیت با جمعیتهای وحشی رقابت کنند.»
بهترین آموزشگاه موسیقی ( Music Institute ) در غرب تهران 1404 (West Tehran )