
کوارتت فیتزویلیام
اصطلاح کوارتت زهی یا به نوعی آهنگسازی یا گروهی چهار نفره که آنها را می نوازند اشاره دارد. بسیاری از آهنگسازان از اواسط قرن 18 به بعد کوارتت های زهی نوشتند. گروه موسیقی مرتبط متشکل از دو نوازنده ویولن، یک ویولن و یک نوازنده ویولن سل است. از کنترباس تقریباً هرگز در گروه استفاده نمیشود، زیرا صدای آن خیلی بلند و سنگین است.
کوارتت زهی توسط آهنگساز اتریشی جوزف هایدن که آثارش در دهه 1750 این گروه را به عنوان گروهی متشکل از چهار شریک کم و بیش مساوی تشکیل داد، به شکل کنونی خود توسعه یافت. از آن زمان، کوارتت زهی به عنوان یک فرم معتبر در نظر گرفته شده است. نوشتن برای چهار ساز با ویژگی های تقریبا مشابه، آهنگساز را محدود می کند و آزمایش می کند. آهنگسازی کوارتت زهی در دوران کلاسیک شکوفا شد و موتزارت، بتهوون و شوبرت هر کدام تعدادی از آنها را نوشتند.
بسیاری از آهنگسازان رمانتیک و اوایل قرن بیستم کوارتت های زهی از جمله مندلسون، شومان، برامس، دوورژاک، یاناچک و دبوسی را ساختند. در اواخر قرن نوزدهم در آهنگسازی کوارتت زهی اندکی سکون وجود داشت، اما در قرن بیستم تجدید حیات یافت، با مکتب دوم وین، بارتوک، شوستاکوویچ، بابیت و کارتر نمونههای بسیار مورد توجهی از این ژانر تولید کردند. یک فرم موسیقی مهم و تصفیه شده.
ساختار استاندارد یک کوارتت زهی که در دوران کلاسیک ایجاد شد، چهار موومان است که اولین موومان به شکل سونات، آلگرو، در کلید تونیک است. یک حرکت آهسته در یک کلید مرتبط و یک مینوئت و سه نفر دنبال می شود. و موومان چهارم اغلب به صورت روندو یا سونات روندو در کلید تونیک است.
برخی از گروههای کوارتت زهی سالها با هم مینوازند و بهعنوان یک نهاد به شیوهای مشابه یک نوازنده ساز یا یک ارکستر، تثبیت و تبلیغ میشوند.
History and development
Early historyتاریخ و توسعه
تاریخ اولیه

کوارتت زهی در اجرا. از چپ به راست: ویولن 1، ویولن 2، ویولا، ویولن سل
تاریخچه اولیه کوارتت زهی از بسیاری جهات تاریخ توسعه این ژانر توسط آهنگساز اتریشی جوزف هایدن است. نمونههایی از دیورتیمانتی برای دو ویولن تکنواز، ویولا و ویولن سل توسط آهنگسازان وینی گئورگ کریستوف واگنسیل و ایگناز هولزباوئر وجود داشت. و از دیرباز سنت اجرای آثار ارکستری یک ساز به یک قسمت وجود داشته است. دیوید وین جونز، موسیقیشناس بریتانیایی، به تمرین گسترده چهار نوازنده، یک به یک، به نواختن آثار نوشته شده برای ارکستر زهی، مانند دیورتیمنتی و سرناد اشاره میکند، که قبل از قرن نوزدهم، هیچ بخش جداگانه (پنجم) کنترباس در نوازندگی زهی وجود نداشت. با این حال، این آهنگسازان هیچ علاقه ای به کاوش در توسعه کوارتت زهی به عنوان یک رسانه نشان ندادند.
منشا کوارتت زهی را می توان بیشتر به سونات سه گانه باروک جستجو کرد که در آن دو ساز تکنواز با یک بخش پیوسته متشکل از یک ساز باس (مانند ویولن سل) و کیبورد اجرا می کردند. یک نمونه بسیار اولیه یک سونات چهار قسمتی برای گروه زهی توسط آهنگساز ایتالیایی گرگوریو آلگری است که ممکن است یک نمونه اولیه مهم در نظر گرفته شود. در اوایل قرن هجدهم، آهنگسازان اغلب یک نفر سوم را اضافه می کردند. و علاوه بر این، حذف قسمت صفحه کلید رایج شد و اجازه می داد که ویولن سل به تنهایی از خط باس پشتیبانی کند. بنابراین وقتی الساندرو اسکارلاتی مجموعهای متشکل از شش اثر به نامهای Sonata à Quattro per due Violini، Violetta [ویولا]، e Violoncello senza Cembalo (سونات برای چهار ساز: دو ویولن، ویولا و ویولن سل بدون هارپسیکورد) نوشت، این یک تکامل طبیعی از سنت موجود.
تاثیر هایدن
هارتموت شیک، موسیقی شناس پیشنهاد کرده است که فرانتس زاور ریشتر کوارتت زهی «کلاسیک» را در حدود سال 1757 اختراع کرد، ، اما اتفاق نظر بین اکثر مقامات این است که هایدن مسئول این ژانر در شکل فعلی پذیرفته شده آن است. کوارتت زهی بهعنوان یک گروه از جایگاه شناختهشدهای برخوردار نبود، بهگونهای که دو ویولن با کنتینیو باسو – به اصطلاح «سوناتای سهگانه» – برای بیش از صد سال از آن برخوردار بودند. حتی آهنگسازی اولین کوارتتهای زهی هایدن بیش از آنکه الزام هنری باشد، مدیون شانس بود.
در طول دهه 1750، زمانی که آهنگساز جوان هنوز عمدتاً به عنوان معلم و نوازنده ویولن در وین کار می کرد، گهگاه از او دعوت می شد تا زمانی را در قلعه مجاور در Weinzierl نجیب زاده موسیقی دوست اتریشی کارل جوزف وبر، ادلر فون
فورنبرگ بگذراند.
در آنجا او موسیقی مجلسی را در یک گروه ویژه متشکل از مباشر فورنبرگ، یک کشیش و یک ویلنسل نواز محلی می نواخت و زمانی که بارون برای گروه موسیقی جدیدی درخواست کرد، اولین کوارتت های زهی هایدن متولد شد مشخص نیست که آیا هیچ یک از این آثار در دو مجموعه منتشر شده در اواسط دهه 1760 و معروف به Haydn’s Opp به پایان رسید یا خیر. 1 و 2 (“Op. 0” چهارگانه ای است که در برخی از نسخه های اولیه Op. 1 گنجانده شده است و فقط در دهه 1930 دوباره کشف شد)، اما منطقی به نظر می رسد که فرض کنیم آنها حداقل از نظر شخصیت مشابه هستند.
زندگینامه نویس اولیه هایدن، گئورگ آگو
سنت گریزینگر داستان را اینگونه بیان می کند:
شرایط کاملاً تصادفی زیر باعث شد که او شانس خود را در ترکیب کوارتت ها امتحان کند. یک بارون فورنبرگ در واینزیرل، چندین مرحله از وین، جایی داشت و گهگاه از کشیش، مدیرش، هایدن، و آلبرشتسبرگر (برادر مخالف مخالف مشهور آلبرشتسبرگر) دعوت می کرد تا کمی موسیقی داشته باشد. فورنبرگ از هایدن خواست تا چیزی بسازد که توسط این چهار آماتور قابل اجرا باشد. هایدن، که در آن زمان هجده ساله بود [sic]، این پیشنهاد را پذیرفت، و بنابراین اولین گروه کوارتت خود را به وجود آورد که بلافاصله ظاهر شد، چنان مورد تایید عمومی قرار گرفت که هایدن جرات کرد تا در این شکل بیشتر کار کند.
هایدن در این زمان 9 رباعی دیگر نوشت. این آثار با عنوان Ops او منتشر شد. 1 و Op. 2 یک کوارتت منتشر نشد، و برخی از «کوارتتهای» اولیه در واقع سمفونیهایی هستند که بخشهای بادی خود را از دست دادهاند. آنها دارای پنج حرکت هستند و به شکل حرکت سریع، مینوئت و سه گانه I، حرکت آهسته، مینوئت و سه گانه II و فینال سریع هستند. همانطور که لودویگ فینشر اشاره می کند، آنها از نظر سبکی از سنت اتریشی استفاده می کنند.

جوزف هایدن در حال نواختن در یک کوارتت زهی
پس از این تلاشهای اولیه، هایدن چندین سال به کوارتت زهی بازنگشت، اما زمانی که این کار را انجام داد، گام مهمی در پیشرفت این ژانر برداشته شد. در سالهای بعد، هایدن کار خود را به عنوان کاپل مایستر نزد شاهزادگان استرهازی آغاز کرد، که برای آنها ملزم به ساختن سمفونیهای متعدد و دهها تریو برای ویولن، ویولا و ساز باس به نام باریتون (با نواختن شاهزاده نیکولاس استرهازی) بود. فرصتهایی برای آزمایش که هر دو ژانر به هایدن ارائه میکردند، شاید به او کمک کرد تا سبک کوارتت پیشرفتهتری را که در هجده اثر منتشر شده در اوایل دهه 1770 با عنوان Opp یافت میشود، دنبال کند. 9، 17، و 20. اینها به شکلی نوشته شده اند که هم برای هایدن و هم برای دیگر آهنگسازان استاندارد شده است.
این کوارتتها که به وضوح بهصورت مجموعهها ساخته شدهاند، دارای طرحبندی چهار حرکتی هستند که اولین موومانها را با نگرش گسترده، با سرعت متوسط و بهطور فزاینده، تعامل دموکراتیک و محاورهای از بخشها، توسعه موضوعی نزدیک، و استفاده ماهرانه، هرچند اغلب محدود از کنترپوان، دارد. تحقق قانع کننده از اهداف مترقی Op. 20 مجموعه 1772، به ویژه، آنها را به اولین اوج بزرگ در تاریخ کوارتت زهی تبدیل می کند. مطمئناً آنها مدلهای پیشرفتهای را به زمان خود ارائه کردند تا بهترین بخش یک دهه را دنبال کنند. موتزارت نوجوان، در کوارتتهای اولیهاش، از جمله آهنگسازانی بود که برای تقلید از بسیاری از ویژگیهای آنها حرکت کرد، درست تا فوگهای حیاتی که هایدن با آنها تلاش میکرد وزن معماری بیشتری را به پایانهای شمارهها بیاورد. 2، 5 و 6.
پس از عملیات در 20، اشاره به جهشهای بزرگ مشابه در پیشرفت کوارتت زهی در دست هایدن دشوارتر میشود، البته نه به دلیل عدم اختراع یا کاربرد از سوی آهنگساز. همانطور که دونالد تووی می گوید: “با اپ. 20، توسعه تاریخی کوارتت های هایدن به هدف خود می رسد؛ و پیشرفت بیشتر پیشرفت به هیچ وجه تاریخی نیست، بلکه صرفاً تفاوت بین یک شاهکار و شاهکار بعدی است.”
کوارتت هایدن شماره 53 در ماژور (“کورگ”)، Op. 64، شماره 5
I. Allegro moderato (6:12)
مدت زمان: 6 دقیقه و 12 ثانیه.6:12
II. Adagio، cantabile (4:52)
مدت زمان: 4 دقیقه و 52 ثانیه.4:52
III. Menuetto allegretto (3:47)
مدت زمان: 3 دقیقه و 47 ثانیه.3:47
IV. Finale Vivace (1:31)
مدت زمان: 1 دقیقه و 32 ثانیه.1:32
با این حال، راجر هیکمن، موسیقی شناس، از این دیدگاه اجماعی رد شده است. او به تغییری در نویسندگی کوارتت زهی در اواخر دهه 1760 اشاره میکند که ویژگیهایی دارد که امروزه برای این ژانر ضروری به نظر میرسد – نوازندگی برای دو ویولن، ویولا و ویولن سل، تکنوازی، و عدم همراهی واقعی یا بالقوه باسو.
او با اشاره به اینکه در آن زمان آهنگسازان دیگری غیر از هایدن در حال نوشتن آثاری منطبق با این معیارهای «مدرن» بودند و کوارتت های قبلی هایدن با این معیارها مطابقت نداشتند، پیشنهاد می کند که «یکی از قربانیان [چنین دیدگاهی] تصوری است که هایدن «اختراع کرد». کوارتت زهی… اگرچه ممکن است او هنوز هم به عنوان “پدر” کوارتت زهی “کلاسیک” در نظر گرفته شود، او خالق این کوارتت نیست. خود ژانر کوارتت استینگ… این اسطوره قدیمی و اوتیوز نه تنها دستاوردهای دیگر آهنگسازان عالی را نادرست نشان می دهد، بلکه شخصیت و ویژگی های اپ 1، 2 و 9 هایدن را نیز مخدوش می کند.
کلیف آیزن، موسیقیشناس، این اپیزود را زمینهسازی میکند. 20 کوارتت به شرح زیر است: “کوارتت های هایدن در اواخر دهه 1760 و اوایل دهه 1770 [صفحه 9، 17، و 20] نکات برجسته ای در تاریخ اولیه کوارتت هستند. با طیف وسیعی از بافت ها، عدم تقارن های مکرر و ژست های نمایشی مشخص می شوند. .. این کوارتت ها فرم چهار موومانی ژانر را پایه گذاری کردند که بزرگتر است ابعاد، و … ادعاهای زیبایی شناختی بیشتر و دامنه بیانی آن.»
کوارتت های زهی هایدن قبلاً «کلاسیک» بودند این ژانر را تا سال 1801 می توان با انتشار یک مجموعه “کامل” توسط ایگناز پلیل در پاریس در آن سال قضاوت کرد، و تکامل کوارتت به عنوان وسیله ای برای اجرای عمومی را می توان با مجموعه ده جلدی موسیقی مینیاتوری پلیل که برای شنوندگان در نظر گرفته شده است قضاوت کرد. پخش کننده ها – نمونه های اولیه این سبک از انتشار موسیقی. از زمان هایدن، کوارتت زهی معتبر بوده و یکی از آزمون های واقعی هنر آهنگساز به شمار می رود. این ممکن است تا حدی به این دلیل باشد که پالت صدا نسبت به موسیقی ارکستر محدودتر است، و موسیقی را مجبور میکند تا به جای تکیه بر رنگهای تونال، بیشتر به تنهایی بماند. یا از گرایش ذاتاً متناقض در موسیقی که برای چهار ساز مساوی نوشته شده است.
بعد از هایدن
ترکیب کوارتت در دوران کلاسیک شکوفا شد. موتزارت، بتهوون و شوبرت هر کدام تعدادی رباعی را ساختند: “به ویژه بتهوون با توسعه این ژانر به شیوه ای تجربی و پویا شناخته می شود، به ویژه در سری بعدی کوارتت هایش که در دهه 1820 تا زمان مرگش نوشته شد. فرم ها و ایده های آنها الهام گرفته شده است. و همچنان به الهام بخشیدن به نوازندگان و آهنگسازان، مانند واگنر و بارتوک ادامه می دهد.”
آخرین آرزوی موسیقی شوبرت این بود. برای شنیدن کوارتت بتهوون در C♯ مینور، Op. 131، که او در 14 نوامبر 1828، درست پنج روز قبل از مرگش شنید. شوبرت پس از شنیدن اجرای قبلی این کوارتت گفته بود: “بعد از این، چه چیزی برای ما باقی می ماند که بنویسیم؟” واگنر، هنگام تأمل در Op. موومان اول 131، گفته بود که “غمگین ترین احساسات بیان شده در موسیقی را آشکار می کند”. از میان رباعیهای متأخر، بتهوون مورد علاقه خود را Op. 131، که او آن را کامل ترین اثر تکی خود می دید.
شش کوارتت زهی مندلسون گستره کامل فعالیت حرفه ای او را در بر می گیرد، از 1828 تا 1847. سه کوارتت زهی شومان همگی در سال 1842 نوشته شدند و به مندلسون تقدیم شدند، کوارتت های او که شومان در حال آماده سازی بود، همراه با کوارتت های هایدن، موتسارت و بتهوون. چندین آهنگساز دوران رمانتیک فقط یک کوارتت نوشتند، در حالی که دووراک ۱۴ را نوشت.
In the 20th century

موسیقی کوارتت زهی (هرمونی کوارتال از کوارتت زهی شماره 1 شوئنبرگ)
مدت زمان: 5 ثانیه.0:05
در دوران مدرن، کوارتت زهی نقش کلیدی در پیشرفت شوئنبرگ (که یک سوپرانو را در کوارتت زهی شماره 2 خود اضافه کرد)، بارتوک و به ویژه شوستاکوویچ ایفا کرد. پس از جنگ جهانی دوم، برخی از آهنگسازان، مانند مسیان، ارتباط کوارتت زهی را زیر سوال بردند و از نوشتن آنها اجتناب کردند.
پیتر ماکسول دیویس در طول تصدی خود به عنوان استاد موسیقی کوئین، مجموعه ای ده نفری را با عنوان کوارتت های ناکسوس (به سفارش Naxos Records) از سال 2001 تا 2007 تولید کرد. مارگارت جونز وایلز بیش از 50 کوارتت زهی را ساخت. دیوید متیوز یازده و رابین هالووی هر دو پنج کوارتت و شش “کوارتتینی” نوشته اند. در طی نزدیک به پنج دهه، الیوت کارتر در مجموع پنج کوارتت زهی نوشت. او برنده جایزه پولیتزر برای دو نفر از آنها شد: شماره 2 و شماره 3. سه کوارتت زهی مهم توسط هلموت لاشنمن نوشته شد. اواخر قرن بیستم نیز شاهد گسترش کوارتت زهی به طرق مختلف بودیم: کوارتت زهی بزرگ مورتون فلدمن یکی از طولانی ترین کوارتت هایی است که تا کنون نوشته شده است، -Streichquartet کارلهینز استوکهاوزن قرار است توسط چهار نوازنده در چهار هلیکوپتر اجرا شود.
String quartets of the classical period
کوارتت های زهی دوره کلاسیک
در این بخش هیچ منبعی ذکر نشده است. لطفاً با افزودن نقل قول به منابع معتبر به بهبود این بخش کمک کنید. مطالب بدون منبع ممکن است به چالش کشیده و حذف شوند. (ژانویه 2023) (با نحوه و زمان حذف این پیام آشنا شوید)
کوارتت های نوشته شده در دوره کلاسیک معمولاً دارای چهار موومان بودند که ساختاری شبیه به یک سمفونی داشتند:
حرکت سریع در فرم سونات در کلید تونیک
یک حرکت آهسته، در یک کلید مرتبط
مینوئت و سه گانه یا (در آثار بعدی) اسکرو و سه گانه، در کلید تونیک
یک حرکت سریع، گاهی به صورت روندو یا حرکتی به شکل سونات روندو، در کلید تونیک
موقعیت های حرکت آهسته و حرکت سوم انعطاف پذیر هستند. به عنوان مثال، در شش رباعی موتسارت که به هایدن تقدیم شده است، سه رباعی دارای یک مینوئت و به دنبال آن یک حرکت آهسته و سه رباعی دارای حرکت آهسته قبل از مینوت هستند.
تغییرات اساسی در ساختار معمولی قبلاً در زمان رباعیهای متاخر بتهوون وجود داشت، و علیرغم برخی نمونههای قابل توجه برعکس، آهنگسازانی که در قرن بیستم مینوشتند به طور فزایندهای این ساختار را کنار گذاشتند. کوارتت زهی چهارم و پنجم بارتوک، که در دهه 1930 نوشته شده است، آثار پنج موومان، متقارن حول یک حرکت مرکزی است. کوارتت پایانی شوستاکوویچ، که در دهه 1970 نوشته شد، شامل شش حرکت آهسته است.
Variations of string quartet

تغییرات کوارتت زهی
پایان کوارتت زهی آرنسکی شماره 2 برای ویولن، ویولا و دو ویولن سل که در سال 2023 در انجمن کازالز نواخته شد.
لطفاً با افزودن نقل قول به منابع معتبر به بهبود این بخش کمک کنید. مطالب بدون منبع ممکن است به چالش کشیده و حذف شوند. (نوامبر 2024)
بسیاری از گروه های محفظه دیگر را می توان به عنوان اصلاحات کوارتت زهی مشاهده کرد:
کوئنتت زهی یک کوارتت زهی است که با ساز زهی پنجم تقویت شده است. موتزارت از دو ویولا در پنجنفرههای زهی خود استفاده کرد، در حالی که کوئنتت زهی شوبرت از دو ویولن سل استفاده میکرد. بوکرینی چند پنجتایی با کنترباس بهعنوان
ساز پنجم نوشت.
بیشتر کوئنتت های زهی بوکرینی برای دو ویولن، ویولا و دو ویولن سل است. آهنگساز دیگری که یک کوئنتت زهی با دو ویولن سل نوشته است، اتل اسمیت است.
سه زهی دارای یک ویولن، یک ویولا و یک ویولن سل است.
تریو پیانو دارای پیانو، ویولن و ویولن سل است.
کوئنتت پیانو یک کوارتت زهی با پیانو اضافه شده است.
کوارتت پیانو یک کوارتت زهی است که یکی از ویولن ها با پیانو جایگزین شده است.
کوئنتت کلارینت یک کوارتت زهی با کلارینت اضافه شده است، مانند موتزارت و برامس.
جنس زهی شامل دو ویولن، ویولا و ویولن سل است. برای مثال، برامس دو سکست رشته ای نوشت.
گسترش بیشتر همچنین آثاری مانند هشت زهی مندلسون را تولید کرده است که معادل دو کوارتت زهی است.
شایان ذکر است، شوئنبرگ در دو موومان آخر کوارتت زهی دوم خود، که در سال 1908 ساخته شد، یک سوپرانو را وارد کرد. از آن زمان میلهود، گیناسترا، فرنیهو، دیویس، ایلهان میمار اوغلو و بسیاری دیگر صدا را به آن اضافه کردند. یکی دیگر از تغییرات کوارتت زهی سنتی، کوارتت زهی الکتریکی با نوازندگانی است که بر روی سازهای الکتریکی اجرا می کنند.
String quartet
بهترین آموزشگاه موسیقی ( Music Institute ) در غرب تهران 1403 (West Tehran )