موسیقیشناسی جانوری Zoomusicology
(/ˌzoʊəmjuːzɪˈkɒlədʒi/) مطالعه جنبههای موسیقایی صدا و ارتباط آنگونه که توسط حیوانات تولید و درک میشود، است. این رشتهای از موسیقیشناسی و جانورشناسی است و نوعی از نشانهشناسی جانوری محسوب میشود.
موسیقیشناسی جانوری Zoomusicology به عنوان یک رشته به کتاب فرانسوا-برنارد ماشه در سال ۱۹۸۳ با عنوان «موسیقی، اسطوره و طبیعت، یا دلفینهای آریون» (منتشر شده به زبان انگلیسی در سال ۱۹۹۲) برمیگردد و اخیراً توسط محققانی مانند داریو مارتینلی، دیوید روتنبرگ، هالیس تیلور، دیوید تی و امیلی دولیتل توسعه یافته است.
موسیقیشناسی جانوری Zoomusicology رشتهای جدا از موسیقیشناسی قومی، مطالعه موسیقی انسان، است.
موسیقیشناسان جانوری در طیف وسیعی از زمینهها از جمله موسیقی، نشانهشناسی، فلسفه و زیستشناسی، تحقیقات موسیقیشناسی جانوری Zoomusicology را انجام میدهند. دلیل این امر آن است که حوزهی موسیقیشناسی جانوری Zoomusicology بسیار گسترده است و رشتههای زیادی را در بر میگیرد. هالیس تیلور، موسیقیدان و متخصص موسیقی جانوری، در طول 15 سال گذشته مطالعهی گستردهای دربارهی مرغ قصاب ابلق (Cracticus nigrogularis) انجام داده است، از جمله تحقیقات میانرشتهای با فیلسوفان و دانشمندان.
دیوید روتنبرگ، نوازندهی کلارینت و فیلسوف، با حیوانات موسیقی مینوازد و کتابهایی دربارهی رابطهی بین آواز پرندگان، حشرات و نهنگها و موسیقی انسان نوشته است. امیلی دولیتل، آهنگساز، قطعات متعددی را بر اساس آواز حیوانات نوشته و تحقیقات میانرشتهای موسیقی-علمی دربارهی توکای گوشهگیر و رن نوازنده منتشر کرده است.
گروههای هوی متال مانند Hatebeak، Caninus، Naegleria Fowleri و Boar Glue به ترتیب موسیقیهایی با صدای یک طوطی خاکستری، یک پیت بول، یک طوطی آمازون و یک خوکچه هندی منتشر کردهاند.[8][9][10] سوزان بلانگر همچنین با کار خود بر روی آواز نرم در پروانه کرم ساقهخوار ذرت آسیایی (Ostrinia furnacalis) و ارتباط آن با شروع رفتار جفتگیری، در حوزه زوموزیکولوژی (zomosicology) مشارکت داشته است.
پاتریشیا گری، محقق، موسیقیای را که در نهنگها و پرندگان آوازخوان دیده میشود، بررسی کرده است. این فهرست به هیچ وجه جامع نیست، اما به سادگی برخی از اعضای برجسته جامعه تحقیقاتی زوموزیکولوژی را فهرست میکند.
تعاملات انسان و حیوان در مطالعات Zoomusicology
اطلاعات بیشتر: پرندگان در موسیقی و حشرات در موسیقی
در طول سالها، چندین نوازنده بودهاند که با حیوانات یا برای حیوانات اجرا کردهاند، به امید اینکه واکنشهایی را برانگیزند. به عنوان مثال میتوان به موارد زیر اشاره کرد: آهنگ “Seamus” از آلبوم 1971 پینک فلوید با حضور سگ Border Collie استیو ماریوت که با یک آهنگ بلوز آکوستیک زوزه میکشد. این اجرا در “Mademoiselle Nobs” برای فیلم پینک فلوید: اجرای زنده در پمپئی (1972) با سگ دیگری به نام Nobs تکرار شد. پاول هورن در آلبوم خود Inside II (1972) برای هایدا، یک نهنگ قاتل ساکن سیلند در اقیانوس آرام در ویکتوریا، بریتیش کلمبیا، فلوت نواخت، هرچند واکنش او صرفاً تقلید و جاسوسی بود.
پاول وینتر در آلبوم خود Common Ground (1978) ساکسیفون خود را هم برای گرگها (که زوزه میکشیدند) و هم برای نهنگهای خاکستری (که زوزه نمیکشیدند) نواخت. جیم نولمن، آهنگساز، برای گونههایی مانند نهنگها، گرگها و بوقلمونها گیتار و فلوت چوبی مینوازد. دیوید روتنبرگ، نوازنده کلارینت، برای نهنگهای گوژپشت، جیرجیرکها و پرندگان (2005-2013) نواخت، اما هیچ واکنشی نشان نداد.
دیوید سولزر، آهنگساز، با نام دیوید سولجر و ارکستر فیل تایلندی، سازهای کوبهای غولپیکری را برای فیلها در موسسه ملی فیل در لامپانگ ساخت تا با حداقل هدایت انسانی بنوازند.
آهنگسازان مدتهاست که صداهای حیوانات را در آثارشان به کار میبرند یا تقلید میکنند، از جمله چهار فصل (ویوالدی) (۱۷۲۰) اثر آنتونیو ویوالدی، مرغ (۱۷۲۸) اثر ژان فیلیپ رامو، کارناوال حیوانات (۱۸۸۶) اثر کامی سن سانس، قوی توئونلا (۱۸۹۵) اثر ژان سیبلیوس، درباره شنیدن اولین فاخته در بهار (۱۹۱۲) اثر فردریک دلیوس، چکاوک در حال صعود (واگان ویلیامز)
(۱۹۱۴) اثر رالف وان ویلیامز، کاجهای رم (۱۹۲۴) و پرندگان (۱۹۲۸) اثر اوتورینو رسپیگی، سوئیت گرند کنیون (۱۹۳۱) اثر فرد گروفه، کاتالوگ پرندگان (۱۹۵۶-۱۹۵۸) اثر اولیویه مسیان، واکس بالانا (صدای نهنگ) (۱۹۷۱) اثر جورج کرامب. و El Relicario de los Animales (1977) اثر پائولین اولیوروس.
برخی از آهنگسازان مدرن، ضبطهایی از حیوانات را در موسیقی خود گنجاندهاند، از جمله And God Created Great Whales (1970) اثر آلن هوهانس، Cantus Arcticus (1972) اثر اینوجوهانی روتاوارا، Invention over the song of the Vireo atriccapillus (1999) اثر گابریل پاریون و Kha Pijpichtli Kuikatl (2003).
در سال 1960، مهندس آمریکایی، جیم فاست، آلبومی از آهنگهای پرندگان را که به صورت آهسته و دوباره تنظیم شده بودند، با نام Symphony of the Birds گردآوری کرد. آهنگهای بدیعی که از صدای سگها (The Singing Dogs) یا گربهها (Jingle Cats) ساخته شده بودند، در دهههای 1950 و 1960 محبوبیت کوتاهی داشتند.
برنی کراوز، متخصص ضبط میدانی، در سال ۱۹۸۸ یک تکآهنگ (“کفشهای جنگلی”/”پوشش ماهی”) و یک آلبوم (گوریلها در میکس) از آهنگهایی متشکل از صداهای حیوانات و طبیعت منتشر کرد. ای. جی. میترا، متخصص موسیقیشناسی حیوانات هندی، از سال ۲۰۰۸ تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۴، با استفاده از صداهای پرندگان، حیوانات و قورباغهها موسیقی میساخت. در همان سال، بن میرین، هنرمند بیتباکس نیویورکی، شروع به ترکیب صداهای حیوانات در بیتهای خود کرد.
موسیقی تولید شده توسط حیوانات در مطالعات Zoomusicology
پرندگان
گنجشک آوازخوان
شکل شناختهشدهای از موسیقی که در حیوانات غیرانسانی یافت میشود، آواز پرندگان است.آواز پرندگان با صداهای معمولی متفاوت است. برای مثال، یک صدا معمولاً صرفاً برای انتقال یک پیام مستقیم عمل میکند. برای مثال، میتوان از صدای پرنده برای جلب توجه به نزدیکی یک شکارچی استفاده کرد. در همین حال، یک آهنگ شامل تکرار بیشتری است و معمولاً ساختار متمایزی با شروع، میانه و پایان خاص دارد.
در بسیاری از گونههای پرندگان آوازخوان، به نظر میرسد که آهنگها هم به عنوان راهی برای جذب جفتهای بالقوه و هم برای علامتگذاری و دفاع از قلمرو خود استفاده میشوند. مشاهده شده است که پرندگان آوازخوان جوان توانایی تولید آواز را از تقلید از پرندگان بالغ به دست میآورند. به نظر میرسد یک دوره بحرانی برای یادگیری آواز وجود دارد. در یک آزمایش، آنها پرندگانی را که در انزوا پرورش یافته بودند (این شامل جداسازی از پرندگان دیگر و همچنین آوازخوانی پرندگان دیگر بود) با پرندگانی که در یک کلونی پرورش یافته بودند و این اشکال انزوا را نداشتند، مقایسه کردند.
با استفاده از اسکن fMRI و اندازهگیری فعالیت مغز وابسته به سطح اکسیژن خون (BOLD)، مشخص شد که پرندگانی که در شرایط انزوا پرورش یافتهاند، ظاهراً بین آهنگهای خود و یک آهنگ تکراری ترجیحی نشان نمیدهند. در همین حال، پرندگان پرورش یافته در کلونی واکنش قویتری به پخش آهنگ خود نشان دادند.
تقلید
گونههای مختلفی از پرندگان میتوانند آهنگهای پرندگان دیگر یا حتی صداهای مکانیکی را تقلید کنند. این گونهها شامل سارها، مرغهای مقلد، خرمنکوبها، کلاغها و زاغها، طوطیها، مرغ مینا، زاغهای آبی، مرغهای چنگنواز، توکاهای لارنس، آکروسفالوس، سسکهای مرداب و دیگران میشوند. موتزارت یک سار داشت که میتوانست برخی از موسیقیهای او را تقلید کند.
کارکردها و تأثیرات موسیقی بر حیوانات
پستانداران در مطالعات Zoomusicology
Saguinus oedipus (Linnaeus, 1758)
اسنودن و تیه آزمایشی را روی تامارینهای پنبهای (Saguinus oedipus) انجام دادند تا مشخص کنند که آیا موسیقی منجر به تغییرات رفتاری میشود یا خیر، و اینکه آیا موسیقی ساخته شده توسط گونههای دیگر، پاسخهای رفتاری مشابهی را مانند موسیقی گونه خود ایجاد میکند یا خیر. این آزمایش شامل دو دسته جداگانه از موسیقی بود – یکی مبتنی بر وابستگی، و دیگری مبتنی بر ترس/تهدید. در این دو دسته، آزمایشگر تغییر میداد که آیا موسیقی توسط انسان یا تامارین تولید شده است یا خیر.
در طول آزمایش، یک اندازهگیری رفتار پایه ایجاد شد که با شرایط آزمایش، که یک قطعه موسیقی بود که به مدت 30 ثانیه پخش میشد، ادامه یافت. پس از آن، رفتار به مدت پنج دقیقه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این تجزیه و تحلیل توسط ناظری انجام شد که از فرضیه واقعی آزمایش بیاطلاع بود و به سادگی رفتارهای مختلفی را که مشاهده کرده بود، یادداشت میکرد.
آزمایشکنندگان دریافتند که تامارینها رفتار خود را بهطور خاص هنگام گوش دادن به موسیقی تامارین تغییر میدهند. به عنوان مثال، هنگامی که موسیقی از شرایط وابستگی پخش میشد، پاسخ رفتاری تامارینها شامل کاهش حرکت کلی و افزایش رفتار اجتماعی و جستجوی غذا بود.
این با رفتاری که هنگام پخش موسیقی مبتنی بر ترس/تهدید مشاهده میشد، در تضاد بود. در این شرایط، تامارینها بیشتر احتمال داشت که حرکت کنند و رفتار مبتنی بر اضطراب نشان دهند، و همچنین افزایش رفتار اجتماعی مشابه آنچه در شرایط وابستگی مشاهده شد. اگرچه تامارینها تغییرات رفتاری را به موسیقی انسانی به وضوح موسیقی خاص گونه خود نشان ندادند، اما برخی تغییرات رفتاری وجود داشت. تامارینها هنگام گوش دادن به موسیقی مبتنی بر ترس/تهدید انسانی، کاهش حرکت و هنگام گوش دادن به موسیقی وابستگی انسانی، کاهش رفتار اضطرابی را نشان دادند.
یک نهنگ گوژپشت و بچهاش
نهنگهای گوژپشت (Megaptera novaeangliae) قادر به تولید آهنگهای پیچیده هستند. این آهنگها از جمله طولانیترین آهنگهای اندازهگیری شده در حیوانات هستند. فقط نهنگهای گوژپشت نر این آواها را اجرا میکنند؛ در ابتدا فرض بر این بود که این آوازها ممکن است بخشی از فرآیند انتخاب جنسی باشند. با این حال، این نکته مشخص نیست. مشخص شده است که نرها آواز خود را تنها پس از پیوستن به گروهی که جفت مادر و گوساله در آن حضور داشتند، آغاز کردند.
اگرچه دلیل این رفتار نامشخص است، برخی این فرضیه را مطرح کردهاند که آوازهای تولید شده توسط نهنگهای گوژپشت نر ممکن است بخشی از همراهی یا همراهی مادهها باشد. آواز خواندن میتواند یک رفتار پرهزینه باشد، زیرا میتواند منجر به جلب توجه بیشتر شود. در مورد نهنگهای گوژپشت، آواز خواندن آنها میتواند سایر نرهای رقیب را جذب کند.[26] با این حال، رفتار آواز خواندن ادامه مییابد و بنابراین، فرض بر این است که این آوازها برای رفتار جفتگیری نهنگهای گوژپشت حیاتی هستند.
حشرات در مطالعات Zoomusicology
پروانه ذرتخوار آسیایی (Ostrinia furnacalis)
یکی از موانع بالقوه در مطالعه موسیقیشناسی جانوری Zoomusicology این است که برخی از اشکال موسیقی تولید شده توسط حیوانات مختلف وجود دارد که انسانها قادر به شنیدن آنها نیستند. این موسیقی دامنه بسیار پایینی دارد و به عنوان آهنگ آرام، ارتباط زمزمهای یا آهنگ ملایم شناخته میشود. این موسیقی با دامنه کم در پرندگان و همچنین حشرات نشان داده شده است و با رفتار مرتبط است.
نشان داده شده است که گونهها توانایی برقراری ارتباط با استفاده از صداهای فراصوت را توسعه دادهاند و این توانایی به تولید آوازهای نرم آنها منتقل شده است. در پروانه ذرتخوار آسیایی (Ostrinia furnacalis) نرها برای شروع رفتار جفتگیری، آوازی نرم فراصوت تولید میکنند.آوازی که نر تولید میکند آنقدر آرام است که ماده باید در فاصله سه سانتیمتری از آن باشد تا آن آواز را بشنود. ماده با شنیدن آواز، در یک مکان میماند و کاملاً بیحرکت میماند؛ این به نر اجازه میدهد تا رفتار جفتگیری را آغاز کند.
دلیل بیحرکت ماندن ماده این است که آواز بسیار شبیه به صداهایی است که یک خفاش تولید میکند. بنابراین ماده بیحرکت میماند تا از شکار احتمالی جلوگیری کند. مزیت دیگری نیز برای این آواز نرم تولید شده توسط پروانه ذرتخوار آسیایی نر وجود دارد و آن این است که آواز آنقدر آرام است که خطر شکار نرها را کاهش میدهد.اگرچه این آوازهای نرم برای عموم مردم بسیار کمتر شناخته شده است، اما جنبه مهمی از موسیقیشناسی جانوری Zoomusicology و درک بیشتر رفتار حیوانات هستند.
گربهها در مطالعات Zoomusicology
دیوید تی دو آلبوم موسیقی برای گربهها ساخته است. محققان اسنودون و ساویج دریافتند که گربههای خانگی که علاقه کمی به موسیقی انسان نشان میدهند، بیشتر به موسیقی تی که با ویژگیهای مناسب گونه مربوط به گربهها ساخته شده است، علاقهمند هستند و به آن واکنش نشان میدهند.
نویسندگان یک مطالعه بالینی در مورد موسیقی تی برای گربهها در معاینات فیزیکی دامپزشکی به این نتیجه رسیدند که موسیقی مخصوص گربه ممکن است با کاهش سطح استرس و افزایش کیفیت مراقبت در محیطهای بالینی دامپزشکی برای گربهها مفید باشد. آنها دریافتند که با معرفی موسیقی مخصوص گربه، میتوان رفتارهای آرام را در یک محیط بالینی دامپزشکی به دست آورد.
گاوها در مطالعات Zoomusicology
در یک مطالعه منتشر نشده در دانشگاه لستر، لیام مککنزی و آدریان نورث دریافتند که پخش موسیقی برای گاوهای شیری بر میزان شیر تولیدی آنها تأثیر دارد. طی یک دوره نه هفتهای، گاوهای شیری در معرض موسیقی سریع (> 120 ضربه در دقیقه)، آهسته (< 100 ضربه در دقیقه) و بدون موسیقی قرار گرفتند. موسیقی برای گاوها ۱۲ ساعت در روز از ساعت ۵ صبح تا ۵ بعد از ظهر پخش میشد. این مطالعه نشان داد گاوهایی که در معرض موسیقی آرام، مانند «همه درد میکنند» اثر R.E.M.
یا سمفونی پاستورال بتهوون، قرار داشتند، ۳٪ شیر بیشتری نسبت به گاوهایی که در معرض موسیقی تند، مانند «Pumping on your Stereo» اثر Supergrass و «Size of a Cow» اثر Wonderstuff قرار داشتند، تولید میکردند. مدتهاست که تصور میشود تولید شیر گاو تحت تأثیر قرار گرفتن در معرض موسیقی است. برخی از کشاورزان گاوهای خود را در معرض موسیقی قرار میدهند تا به تولید شیر کمک کنند.
سگها در مطالعات Zoomusicology
کاهش سطح استرس در سگهای پرورشگاهی که در معرض موسیقی کلاسیک قرار گرفتهاند، مشاهده شده است، اما عادتپذیری سریع نیز مشاهده شده است. در یک مطالعه تکمیلی در سال ۲۰۱۷، سگهای پرورشگاهی در معرض پنج ژانر مختلف موسیقی از جمله سافت راک، موتاون، پاپ، رگی و کلاسیک قرار گرفتند تا مشخص شود که آیا افزایش تنوع موسیقی میتواند عادتپذیری را کاهش دهد یا خیر.
این مطالعه نشان داد که تغییرپذیری ضربان قلب، که نشان دهنده کاهش سطح استرس است، هنگامی که برای سگها رگی و سافت راک پخش میشد، به طور قابل توجهی بالاتر بود، اما سه ژانر دیگر تأثیر مشابه اما کمتری داشتند. علاوه بر این، سگها در هنگام پخش موسیقی به احتمال زیاد دراز میکشیدند تا اینکه بایستند. این مطالعه نشان داد که افزایش تنوع موسیقی، عادتپذیری را که هنگام پخش موسیقی منحصراً کلاسیک وجود داشت، کاهش میدهد، اگرچه سگها هنگام مواجهه با رگی و سافت راک بهترین واکنش را نشان دادند.
Zoomusicology
بهترین آموزشگاه موسیقی ( Music Institute ) در غرب تهران 1404 (West Tehran )